رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران مدعی می شود اولین گزینه ما برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای دیپلماسی است اما ابزارهای دیگری نیز وجود دارد. بایدن گفت ممکن است در صورت شکست دیپلماسی، فشار و تحریم ها، با گزینه نظامی موافقت کند.رابرت مالی همچنین در اجلاس گفتگوی مدیترانه در رم می گوید دیپلماسی همچنان راهی برای پرداختن به مسائل ایران است؛ اما این کشور در ماه اوت با طرح درخواست های خارج از موضوع، پیشنهاد احیای توافق هسته ای را نپذیرفت. سیاست واقعی آمریکا در قبال ایران جایی بین «دیپلماسی» و «پلن بی» است. وی در حالی از پلن بی می گوید که رفتارهای هفتههای گذشته آمریکا نشان میدهد که این پلن همان آشوب و اغتشاش و ناامنی در ایران است.
در همین حال در بیانیه مشترک بایدن و مكرون روسای جمهور آمریکا و فرانسه درباره ایران مدعی شده است فرانسه و ایالات متحده به همکاری با سایر شرکای بینالمللی برای مقابله با تنشآفرینی برنامه هستهای ایران، همکاری ناکافیاش با آژانس بینالمللی انرژی اتمی، فعالیتهای بیثباتکنندهاش در خاورمیانه و مهمتر از همه انتقال موشک و پهپاد به طرفهای مختلف از جمله بازیگران غیردولتی ادامه میدهند.از سوی دیگر برخی شخصیتهای آمریکایی و اروپایی نیز بر رد مذاکره با ایران تاکید میکنند چنانکه هیلاری کلینتون وزیر خارجه اسبق آمریکا مدعی می شود دولت آمريكا فعلاً نباید با ایران بر سر هیچ چیزی، از جمله توافق هستهای مذاکره کند. از سوی دیگر گروسى مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با اشاره به تدابیر جبرانی ایران در واکنش به قطعنامه اخیر شورای حکام، نسبت به پیشرفتهای هستهای ایران ابراز نگرانی و ادعا کرد که روابط دو طرف باید روی ریل قرار گیرد.
نتانیاهو نخست وزیر صهیونیستها که با وجود گذشت سه هفته هنوز نتوانسته کابینه پیشنهادی خود را معرفی کند، اخیرا ایران را به حمله نظامی تهدید کرده است!او در گفتگو با فاکسنیوز با دفاع از ناآرامیها در ایران گفته؛ برای ادامه این وضعیت، هم به تحریمهای فلج کننده و هم به تهدید نظامی نیاز است و اسرائیل آماده است بدون توجه به تأیید آمریکا خودش اقدامات لازم را انجام دهد.مجموع این رفتارها در حالی صورت میگیرد که نسخه تجویزی غربیها را تشدید تحریمها و فشارها و حتی بهره گیری از گزینههای نظامی تشکیل میدهد. مکمل این نسخه نویسیها وزارت امور خارجه کانادا اعلام کرد که چهار شخص و پنج نهاد ایرانی را در لیست تحریمهای خود قرار داده است.
اینگونه رفتارها از سوی غربیها، صهیونیستها و البته با حمایت برخی کشورهای مرتجع منطقه در حالی صورت میگیرد که در باب چرایی این رفتارها یک اصل مهم وجود دارد و آن رفتارهای تاسفبار معدود افرادی است که پس از بازی تیم ملی فوتبال ایران با انگلیس و آمریکا به خیابانها آمده و با پرچم این کشورها به جشن و پایکوبی پرداختند.
هر چند که رسانههای بیگانه بویژه فارسی زبانان لندن نشین بر آن بوده اند تا این رفتار را با ادعای خشم مردم از جمهوری اسلامی توجیه نمایند اما حقیقت آن است که این رفتار ( شادمانی با پرچم آمریکا و انگلیس) به عنوان دشمنان قسم خورده ایران که در طول تاریخ جنایات بیشماری علیه ایران و ایرانی مرتکب شدهاند که صرفا چهار دهه آن در دوران جمهوری اسلامی بوده و دوران طولانی آن را در زمان پهلوی و قاچار و پیش آن بوده، هیچ گونه توجیهی ندارد. نمی توان پذیرفت که فردی برای پیروزی دشمن کشورش جشن و شادمانی برگزار کند مگر در یک واژه و آن واژه وطن فروش است. کسی که چنین رفتاری صورت میدهد یعنی آنکه آشکارا برای حمله نظامی و ورود تانکهای آمریکایی و انگلیسی به ایران و تکرار جنایاتی که آنها در افغانستان و عراق رقم زدهاند لحظه شماری میکند و با آنها علیه مردم کشورش همدست میشود. میتوان گفت که این رفتارها زمینه ساز توهم داشتن پایگاه در میان مردم ایران برای آمریکا و متحدانش شده است بگونهای که امروز رسما و آشکارا از گزینه نظامی و تحریمهای گستردهتر علیه ایران سخن میگویند. آنانی که با پرچم آمریکا و انگلیس جشن و شادمانی کردند و زمینه ساز چنین گستاخی غربیها و صهیونیستها شدهاند باید پاسخگوی این وطن فروشی باشند و از سوی دستگاه قضا مورد بازخواست قرار گیرند چرا که استمرار چنین رفتارهای تشدید توهم زدگی غرب را به همراه دارد که هزینههای بسیاری را بر کشور و ملت بزرگ ایران وارد خواهد ساخت بویژه اینکه نسخه غرب چند پارهسازی ایران است و این پرچم رقصانیها، میتواند تقویت کننده این توطئه بزرگ علیه یکپارچگی ایران باشد.
نویسنده: قاسم غفوری