میبینیم که رفته رفته آشوبها فروکش میکند و ماه از پشت ابر بیرون میآید و حقایق و واقعیات این فتنه جدید نمایان میشود.
آنهایی که اعتراض کردند همانگونه که مسئولان ارشد نظام گفتند، با آنهایی که آشوب کردند و دست به اقدامات خشن چه از نظر رفتاری و چه گفتاری زدند بسیار تفاوت دارند، قطعاً آنهایی که با هیچیک از این دو طیف همراهی نکردند، بی تفاوت نیستند، اما سعی کردند با کنار کشیدن خود، مرتکب اشتباه نشوند و در راهی قرار نگیرند که دشمن میخواهد، اما همین طیف که اکثریت مردم را تشکیل میدهد، نسبت به وضع موجود اعتراض دارد اما میداند که در این شرایط اعتراض کردن به معنی سوء استفاده دشمن، فتنه گران و آشوب طلبان از اعتراض آنها است.
به واقع میتوان گفت که همراهی نکردن مردم با آشوبگران نشان از رضایت آنها از شرایط حاکم نیست و قطعاً مخالفت با آشوب و آشوبگری هم هست. شرایط موجود باعث کسادی کسب و کارها شده است که بسیاری از مردم را نیز درگیر کرده و باعث شده تا با مشکلات اقتصادی روبرو شوند.
هدف آنهایی که هم دست به آشوب و اغتشاش میزنند همین است، میخواهند کسب و کار مردم آسیب ببیند و تعطیل شود، برای همین است که تلاش زیادی دارند تا اعتصاب شکل بگیرد در حالی که مردم با این فراخوانها همراهی نکردند. البته بودند برخی که به فراخوان اعتصاب و تعطیلی کسب و کار خود پاسخ مثبت دادند، اما چنین قشری غرق در پول و سرمایه هستند در حالی که بیشتر کسب و کارها به کار و تلاش روزانه مردم بستگی دارد و منبع درآمد و امرار معاش آنها است، مانند برخی نیستند که بخواند جواهر فروشی یا رستوران لاکچری خود را تعطیل کنند!
حتی اگر چنین افرادی به تعطیلی دائمی کسب و و کار لاکچری خود اقدام کنند، زیانی به آنها وارد نمیشود. اما همین قشر مردم را به اعتصاب و تعطیلی فرا میخوانند.
روشن است که میان این قشر مرفه بی درد، با دیگر اقشار جامعه که همواره فشار و هزینههای انقلاب و کشور بر دوش آنها بوده است، تفاوت زیادی وجود دارد.
مردم از این شرایط خستهاند،نزدیک به سه ماه است که برخی افراد در خیابانهای شهرهای کشور آشوب بپا میکنند، اقدامات خشن انجام میدهند،اموال عمومی و خصوصی را تخریب میکنند و امنیت اجتماعی و روانی کشور را به هم میزنند. نمای شهرها به روشنی نشان میدهد که چگونه است، باید برای پایان دادن به این شرایط اقدام کرد.
فضای کسب و کار مجازی به خاطر تهدیدات و توهینهای آشوب گران کساد است، در فضای واقعی نیز، آشوبگران صاحبان کسب و کار را تهدید میکنند،مردم کمتر احساس امنیت میکنند تا برای تفریح وقت بگذارند و این مسئله بر روی روحیه افکار عمومی تأثیر منفی زیادی میگذارد. مراکز تفریحی همچون سالنهای سینما، سالنهای تئاتر، پارکها، رستورانها و دیگر مراکز از رونق افتاده و مشتریان خود را از دست داده و کمتر کسی است که به این مکانها میرود.
چنین شراطی، هم برای کسب و کارها زیان بار است و هم برای مردم، هر دو از نظر روحی و روانی تحت فشارند، نباید اجازه داد چنین فضایی در کشور حاکم شود و باقی بماند، باید هر چه زودتر بساط چنین وضعیت و شرایطی جمع شود و به حالت عادی در آید.
در این میان مسئولان و دولتمردان نیز باید تلاش کنند تا شرایط اقتصادی را بهبود بخشند و البته از بیان سخنان تحریک کننده نیز اجتناب کنند. اکثریت مردم حامی انقلاب هستند،میدانند اگر جمهوری اسلامی ایران نباشد، دشمنان کمین کرده، در انتظار فرصت هستند تا ایران اسلامی را به چند تکه تقسیم و نابود کنند. نمیتوان یک ایرانی واقعی و وطن دوست را پیدا کرد که چنین وضعیتی را بخواهد. کافی است مسئولان در همه قوا یکپارچه تلاش کنند و به خواستههای به حق مردم اهمیت دهند و آنها را برآورده سازند.
مردم تاکنون مشکلات را تحمل کردهاند و مسئولان هر بار وعده دادهاند، اینبار باید وعدهها عملی شود. دشمن به شدت از شرایط موجود بهره میبرد.
نویسنده: محمد صفری