سیدابراهیم رئیسی رئیس جمهوری اسلامی ایران دیروز سفری دورهای به آمریکای لاتین را آغاز نمود تا با مقامات کشورهای ونزوئلا، نیکاراگوئه و کوبا دیدار داشته باشد. این سفر در حالی صورت میگیرد که مناسبات میان تهران و کشورهای آمریکای لاتین در دو سال اخیر از رکود دوران هشت ساله خارج و توسعه روابط به اصلی مهم برای طرفین مبدل شده است. در باب اهمیت و چرایی این سفر پیش از هر چیز می توان گفت که این اقدام برگرفته از دیپلماسی فعال و عملگرایانه است که در لایههای مختلفی همچون همسایگان، منطقه، فرامنطقه شکل گرفته و دستاوردهای قابل توجهی نیز داشته است. نکته قابل توجه در فرایند این دیپلماسی که نیتجه آن را در گسترش روابط میان ایران و عربستان پس از چند سال رکود و نیز عضویت ایران در شانگهای و زمینه سازی برای عضویت در بریکس میتوان مشاهده کرد، توجه به تمامی ظرفیتهای منطقهای و فرامنطقهای است چنانکه سفر رئیسی به آمریکای لاتین در شرایطی صورت میگیرد که پیش از این سفر وی تلفنی با مکرون رئیس جمهور فرانسه گفت و گو کرده و وزیر امور خارجه نیز با سفر به آفریقای جنوبی در نشست بریکس حضور یافته بود.
نکته دیگر در باب این سفر تعاملات دو جانبه با کشورهای آمریکای لاتین است. متاسفانه چشم داشت یک جانبه به برجام و اروپا موجب کاهش روابط میان ایران و کشورهای این حوزه شده بود هر چند که تحولات مهمی همچون ارسال سوخت از ایران برای ونزوئلا در ازای دریافت طلا در آن دوران صورت گرفت اما چنانکه باید از ظرفیتهای موجود برای توسعه روابط که مولفهای مهم برای دور زدن تحریمهاست بهره برداری نشد. تقویت همکاریهای فنی و مهندسی، خدمات بهداشتی و دانش بنیان، هماهنگی در حوزه نفت و گاز بویژه با ونزوئلا که ایران نقشی موثر در توسعه پالایشگاهی آن داشته است، میتواند به مولفهای برای توسعه روابط با کشورهایی همچون ونزوئلا، کوبا و نیکاراگوئه مبدل گردد.
نکته قابل توجه نقش و جایگاه هر کدام از این کشورها در کل منطقه است که میتواند نقش حلقه پیوند برای ایران را داشته باشد بویژه اینکه نگرش ضد امپریالیستی به عنوان نگرش واحد میان طرفین مولفه همگرایی بیشتر میان طرفین است. کشورهایی همچون بولیوی، برزیل و.. می توانند حلقههای تکمیلی این فرایند باشند بویژه اینکه بسیاری از این کشورها همچون ایران در جمع تحریم شدگان قرار دارند و در کنار یکدیگر میتوانند با نام باشگاه تحریم شدگان علیه تحریم کنندگان اقدام نمایند که بعضا در قالب تعاملات جنوب-جنوب از آن یاد میشود. اهمیت و ضرورت تحقق این امر چنان است که بسیاری از کارشناسان و مقامات آمریکایی، روابط ایران و آمریکای لاتین را ورود تهران به حیاط خلوت آمریکا میدانند که می تواند در کنار برهم زدن معادله تحریم ها ابعاد جدیدی از جبهه مقاومت را با ابعاد سیاسی و اقتصادی به همراه داشته باشد.
این امر زمانی بیشتر نمود مییابد که بسیاری از کشورهای این حوزه با دیدگاه ایران، روسیه و چین مبنی بر لزوم پایان یک جانبه گرایی غربی و لزوم ایجاد چند جانبه گرایی جهانی تاکید داشته و خواستار تغییرات اساسی در مناسبات بین المللی شدهاند. نگاهی جهان شمول که نه تنها از سوی کشورهایی مانند ایران بلکه حتی توسط متحدان آمریکا در میان کشورهای عربی نیز مطرح میشود که توسعه روابط این کشورها با ایران، احیای روابط با سوریه و نیز معرفی چین به عنوان شریک اول کشورهای عربی، به رغم مخالفتهای آمریکا نمودی از این رفتار می باشد. توسعه روابط میان ایران و کشورهای آمریکای لاتین میتواند مولفهای برای تقویت این دیدگاه آن هم بیخ گوش آمریکایی باشد که زمانی مدعی بود که آمریکای لاتین حوزه انحصاری آن می باشد و هیچ کشوری توان ورود به آن را نخواهد داشت.
در جمع بندی نهایی از آنچه ذکر شد میتوان گفت که سفر رئیسی به آمریکای لاتین با محوریت دیپلماسی اقتصادی می تواند زمینه ساز دستاوردهای اقتصادی دو جانبه و چند جانبه برای طرفین و نیز ارتقای جایگاه جهانی ایران باشد بویژه اینکه طرفین دارای ظرفیتهایی هستند که اهداف آنها در خنثی سازی تحریمها را تقویت خواهد کرد. روندی که نه با چشم داشت به مذاکره با غرب بلکه در قالب دیپلماسی فعال و جهانی با تکیه بر ظرفیتهای درونی و نیز اهداف مشترک در قالب نظم نوین چند جانبه گرایی رقم زده می شود.
قاسم غفوری