نگاهی بر تحولات عرصه بینالملل بیانگر تکرار روزهایی است که هجمههای سنگینی علیه جهان اسلام به پا شده بگونهای که طراحان این هجمهها به دنبال گرفتار سازی دو میلیارد مسلمان در حاشیههایی هستند که نتیجه آن قربانی شدن میلیونها نفر و چند پاره سازی کشورهای اسلامی، به حاشیه راندن بحرانهای داخلی غرب در پی جنگ اوکراین و نیز انحراف افکار عمومی از وضعیت بحرانی رژیم صهیونیستی میباشد. تشدید هتاکی به مقدسات اسلامی در لوای آزادی بیان این روزها در اروپا به امری متداول مبدل شده است چنانکه به رغم مخالفتهای گسترده دیروز نیز سوئد مجوز هتاکی دیگری به قرآن را صادر کرد در حالی که پیش از آن نیز دانمارک این امر را تکرار کرده بود. تحرکات رژیم صهیونیستی علیه مقدسات اسلامی بعد دیگر این هتاکیهاست چنانکه اخیرا با نقض تمامی قوانین جهانی، بن گویر وزیر کابینه افراطی نتانیاهو تجاوزی دیگر به مسجدالاقصی را تکرار کرد.
نکته دیگر فعال شدن دوباره گلسهای تروریستی در کشورهای اسلامی است چنانکه در روز عاشورا در دمشق تروریستها جنایتی خونین را رقم زدند در همین حال یک شنبه نیز در پاکستان تروریستها صدها مسلمان را به خاک و خون کشیدند. در کنار این مسائل، تروریسم اقتصادی و فرهنگی غرب علیه اسلام و مسلمانان را نیز باید افزود چنانکه در حوزه اقتصادی، غرب بسیاری از کشورهای اسلامی را به بهانههای واهی تحریم نموده است و در قبال کشورهایی همچون افغانستان، سوریه، یمن، عراق، لیبی، کشورهای مسلمان آفریقایی و… که نیازمند کمکهای بشر دوستانه میباشند با عدم اجرای تعهداتشان رسما در حال نسل کشی مسلمانان هستند. در حوزه فرهنگی نیز در حالی ترویج ولنگاری و بیبندوباری در لوای واژگانی همچون عبور از سنتهای پوسیده، آزادی، برابری جنسیتی، اجتماعی شدن و… محور رفتاری غرب بویژه در فضای رسانهای و مجازی علیه کشورهای اسلامی شده که رسما به هتاکی و خدشهدار ساختن ارزشهای دینی و مذهبی مسلمانان در ایام محرم پرداخته و در این راه از هیچ دروغ پردازی و شبهه افکنی نیز ابایی ندارند.
حال این سوال مطرح است که راهکار جهان اسلام برای مقابله با این تحرکات و هتاکی ها چیست؟ نکته اساسی و محوری در هر پاسخگویی به هتاکیها و دشمنیها رویکرد به وحدت رویه و اتحادیه سراسری است چنانکه جهان باید صدایی واحد از امت اسلامی ممالک دریافت نماید. نشست دیروز سازمان همکاری اسلامی با حضور 57 کشوری اسلامی در حالی گامی مهم و مثبت در این زمینه است که در کنار آن رویکرد به اقدامات عملی نیز الزام آور مینماید.
هر چند که موقعیت جغرافیایی بسیاری از کشورهای اسلامی در وضعیت بیابانی و نیمه بیابانی در کنار عقب ماندگیهای تحمیلی از سوی نظام سلطه، چالشهای اقتصادی بسیاری برای اکثر کشورهای اسلامی ایجاد کرده اما برخورداری از منابع عظیم انرژی و خدادادی مولفهای مهم در اجرای سیاست تحریمی جهان اسلام علیه هتکام به مقدسات و دشمنان جهان اسلام است. این روند از یک سو میتواند در چارچوب همگرایی جهت رفع نیازهای کشورهای اسلامی و مقابله با سیاستهای تحریمی غرب علیه ملتهای مسلمان صورت گیرد و از سوی دیگر تحریم کالاها و مراودات اقتصادی با کشورهای هتاک به مقدسات میتواند به رویهای واحد برای کشورهای اسلامی مبدل گردد. این همگرایی اقتصادی در حوزه جنگ فرهنگی و حفظ و ارتقای ارزشهای اسلامی میتواند در سطح اجتماعی جوامع اسلامی با محوریت شبهه زدایی و مقابله با اسلام هراسی و ارزش زدایی از ارزشهای اسلامی اجرایی گردد. نکته مهم آنکه فقر و چالشهای اقتصادی که بخش عمده آن ناشی از استعمار و تحمیلهای نظام سلطه است از دلایل گرایش افراد در جوامع اسلامی به گروههای تروریستی و یا سرویسهای اطلاعات و جاسوسی بیگانه است که اجماع جهان اسلام در رفع حداقل نیازهای اولیه ساکنان کشورهای فقیر اسلامی میتواند مولفهای مهم در مقابله با این وضعیت باشد.
نکته مهم دیگر آنکه تمامی شواهد بیانگر نقش رژیم صهیونیستی در ترویج اسلام ستیزی و هتاکی به مقدسات اسلامی است لذا اجماع جهان اسلام در حمایت از فلسطین و جبهه مقاومت از مولفههای مهم در مبارزه امت اسلامی با اسلام ستیزان است که در کنار حل بسیاری از مشکلات کشورهای اسلامی میتواند نقش و جایگاهی ارزنده برای جهان اسلام در نظم نوین جهانی به همراه داشته باشد. به عبارتی دیگر دشمن شناسی امروز اصلی مهم در حراست و حمایت از ارزشهای دینی و اسلامی است که در سایه وحدت و انسجام کشورهای اسلامی رقم میخورد و نشست دیروز سازمان همکاری اسلامی شاید بتواند گامی در راه تحقق این مهم باشد.
قاسم غفوری