جهان در حالی معطوف به مقاومت ملت فلسطین و جنایات هولناک رژیم صهیونیستی و نیز اقتدار ملت بزرگ و شجاع یمن در دریای سرخ است که زنجیرهای از تحرکات ضد ایران از سوی کشورهای غربی صورت گرفته است. ایالات متحده آمریکا ۱۰ شرکت حقوقی و ۴ فرد را در ایران، مالزی، هنگکنگ و اندونزی به بهانه حمایت از برنامه پهپادی ایران در فهرست تحریمها قرار داد. همزمان نیز قطعنامه ضد ایرانی حقوق بشری کانادا که هر ساله علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح میشود، در رای گیری سهشنبه شب در مجمع عمومی سازمان ملل فقط توانست ۷۸ رای مثبت کسب کند و ۳۰ رای مخالف و ۶۸ رای ممتنع داشته است. از سوی دیگر انگلیس، فرانسه و آلمان پس از برگزاری نشست دورهای شورای امنیت سازمانملل درباره قطعنامه ۲۲۳۱ و بررسی شانزدهمین گزارش دبیرکل درباره اجرای این قطعنامه و برجام بیانیهای مشترک منتشر و در آن ادعاهای بیاساس درباره ماهیت برنامه هستهای ایران را تکرار کردند.
در همین حال در سخنانی فرافکنانه و در حالی که طبق قطعنامه 2231 شورای امنیت از مهر ماه امسال تحریمهای موشکی و پهپادی ایران لغو و ایران حق خرید و فروش در این عرصه را دارد، برایان نلسون معاون وزیر خزانه داری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی در راستای ادعاهای واشنگتن گفت: «تولید غیرقانونی و تکثیر پهپادهای مرگبار ایران برای نیروهای تروریستی وابسته به خود در خاورمیانه و روسیه همچنان به تشدید تنشها و طولانی شدن درگیریها ادامه میدهد و ثبات را تضعیف میکند. آمریکا در هماهنگی نزدیک با متحدان و شرکای خود، به استفاده از طیف وسیعی از ابزارها و اختیارات خود برای مختل کردن این شبکههای تدارکات غیرقانونی و همچنین پاسخگو ساختن افراد و نهادهایی که از آنها حمایت میکنند، ادامه خواهد داد.» پیش از این نیز انگلیس از اعمال تحریمهای جدید در قبال برخی افراد و شرکتهای ایرانی خبر داد.
حال این سوال مطرح است که چرا چنین اقدامات زنجیرهای علیه ایران صورت گرفته است. بخش نخست چرایی این رفتارها را باید در جنگ غزه جستجو کرد چرا که هم غرب و هم رژیم صهیونیستی با شکستی سنگین در برابر مقاومت غزه و سپس یمن مواجه شدهاند لذا با فرافکنی به دنبال کم رنگ سازی این شکستها با ادعای مقابله با ایران هستند. در همین حال مواضع غربیها طی 75 روز گذشته نشانگر اذعان آنها به نقش ایران در معادلات منطقه است چنانکه مقامات آمریکایی و اروپایی بارها خواستار نقش آفرینی ایران مبنی بر جلوگیری از گسترش جنگ در منطقه شده اند. نیاز غرب به نقش آفرینی ایران زمانی بیشتر نمود مییابد که پیتر استانو سخنگوی ارشد کمیسیون اروپا گفت که «جوسپ بورل» مسئول سیاست خارجی این اتحادیه با وزیر امور خارجه ایران در خصوص تحولات دریای سرخ و حملات ارتش ملی یمن به کشتیهای اسرائیلی در تماس است. به عبارتی دیگر میتوان گفت که تحرکات ضد ایرانی این روزهای غرب نه از روی قدرت بلکه ناشی از وضعیت بحرانی آنها در منطقه است که با سیاست فشار و تهدید به دنبال بهره گیری از ظرفیتهای ایران جهت خروج از وضعیت میباشند. نکته قابل توجه آنکه طی روزهای اخیر برخی افراد و چهرههای داخلی با انتقاد از سیاست خارجی کشور، بار دیگر حل مشکلات کشور را به برجام نسبت دادهاند. این مواضع که شاید با اهداف انتخاباتی مطرح میشود، تکرار نسخه نویسیهای سوختهای است که سالها کشور را با سکون و حتی خود تحریمی در قالب چشم به راه نتایج برجام بودن مواجه ساخت.
حقیقت آن است که در مقطع کنونی نه اروپا و نه آمریکا به دنبال مذاکره با ایران نمیباشند چرا که به خوبی از جایگاه منطقهای و جهانی ایران و وضعیت متزلزل داخلی و جهانی خود آگاه هستند و لذا تن به مذاکره با تهران نخواهند داد. بر این اساس رویکرد به مسائلی همچون نسخه نویسی مذاکره برای لغو تحریمها صرفا به تکرار خودتحریمی با محوریت ناامید سازی جامعه از آینده کشور و نیز تضعیف موقعیت برتر ایران در برابر غرب منجر خواهد شد. امروز سیاست خارجی با تکیه بر دیپلماسی همسایگانی و ورود به پیمانهایی همچون شانگهای، بریکس و اوراسیا روندی مثبت را سپری میکند که ادامه این مسیر در کنار همدلی و همگرایی داخلی در رفع مشکلات میتواند زمینه ساز رفع بسیاری از چالشها و استمرار ارتقای جایگاه منطقهای و جهانی ایران گردد.
قاسم غفوری